آرشیو


Warning: Undefined variable $arya_options in /home/tasobh/public_html/wp-content/themes/dana/inc/template/archive/content.php on line 3

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /home/tasobh/public_html/wp-content/themes/dana/inc/template/archive/content.php on line 3

Warning: Undefined variable $arya_options in /home/tasobh/public_html/wp-content/themes/dana/inc/template/archive/content.php on line 4

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /home/tasobh/public_html/wp-content/themes/dana/inc/template/archive/content.php on line 4
آخرین جمعه سال است کجایی آقا؟؟

آخرین جمعه سال است کجایی آقا؟؟

مارس 16, 2018

آسمان غرق خیال است کجایی آقا؟ آخرین جمعه ی سال است کجایی آقا؟ یک نفر عاشق اگر بود زمین می فهمید! عاشقی بی تو محال است کجایی آقا؟ درهیاهوی شبِ عید … تورا گم کردیم غافل از اینکه که شما اصل بهاری آقا جمعه ها رفت بسی بی گل روی گُلتان جمعه آخر سال است […]

چقدر به مرگ نزدیکیم اما به فکر آن نیستیم(آیت الله بهجت)

چقدر به مرگ نزدیکیم اما به فکر آن نیستیم(آیت الله بهجت)

مارس 2, 2018

انسان چه قدر به مرگ نزدیک است و در عین حال چه قدر آن را دور می پندارد و از آن غافل است! آقای حایری (آیةاللّه شیخ مرتضی حایری) می فرمود: «در خواب دیدم که عزراییل به من فرمود: شما باید استراحت کنید.» با این که می دانیم خواهیم مرد؛ بلکه تنها وقت مرگ معلوم […]

وقتی نمی فهمم چرا قرآن بخوانم؟؟؟

وقتی نمی فهمم چرا قرآن بخوانم؟؟؟

فوریه 27, 2018

گاهي وقت‌ها، از نتيجه بعضي كارها بي اطلاع هستيم و به همين دليل از انجام آن كار خودداري مي‌كنيم. اما با كمي دقت مي‌توانيم تأثير هر كاري را در زندگي ببينيم. يك پيرمرد آمريكايي مسلمان همراه با نوه كوچكش در يك مزرعه در كوه‌هاي شرقي كنتاكي زندگي مي‌كرد. هرروز صبح پدربزرگ پشت ميز مي‌نشست و […]