غروب غم انگیز عسکری، طلوع دل نگیز مهدوی!

غروب غم انگیز عسکری، طلوع دل نگیز مهدوی!
نوامبر 6, 2019
42 بازدید

قطعه‌ی گمشده‌ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم، یکی باز کم است این همه آب که جاری‌ست نه اقیانوس است عرق شرم زمین است که سرباز کم است پس از شهادت مظلومانه‌ی امام هادی (ع)، امام حسن عسکری (ع) در سن ۲۲ سالگی جانشین پدر شده و بر همان مشی زیبای پدر، امامت […]


قطعه‌ی گمشده‌ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم، یکی باز کم است

این همه آب که جاری‌ست نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است

پس از شهادت مظلومانه‌ی امام هادی (ع)، امام حسن عسکری (ع) در سن ۲۲ سالگی جانشین پدر شده و بر همان مشی زیبای پدر، امامت مسلمین را به مدت ۶ سال بر عهده گرفتند و هم‌چون پدر، گاهی در حبس و گاهی در خانه، سخت تحت نظر بودند تا از تماس ایشان با شیعیان جلوگیری شود[۱]. اما با این حال، امام توسط کارگزاران و وکلای امینی که داشتند، به امور شیعیان رسیدگی می‌فرمودند. تا این‌که در سحرگاه هشتم ربیع‌الأول سال ۲۶۰ قمری، بر اثر مسمومیت با زهر کینه‌ی معتمد عباسی به شهادت رسیده و روح پاک و مطهرشان به بارگاه ربوبی پرواز کرد[۲].

پس از غسل بدن مطهر امام و تکفین[۳] ایشان توسط عثمان‌بن‌سعید، مردم برای اقامه‌ی نماز بر امام شهیدشان آماده شدند. در این حال، جعفر برادر امام، جلو آمد و هنگامی که قصد تکبیر داشت، ناگاه طفلی ۵ ساله مانند پاره‌ی ماه از حجره بیرون آمد و با کشیدن عبای جعفر، او را از جایگاه نماز دور کرد و بر پیکر پدر بزرگوارش نماز خواند[۴]. پس از اتمام نماز، مأموران حکومتی متوجه وجود مبارک حضرت مهدی (عج) شدند. چرا که تا آن هنگام، به جز افراد خاص، کسی ایشان را ندیده بود و حتی از وجود نازنینش بی‌خبر بودند. حضرت مهدی (عج) پس از اقامه‌ی نماز بر پیکر مطهر پدر بزرگوارشان، از دیده‌ها پنهان شدند و بنا بر قولی، غیبت صغرای ایشان آغاز شد. این غیبت، ۶۹ سال ادامه یافت و امام از طریق ۴ نایب خود، با مردم در ارتباط بودند. پس از آن، غیبت کبرای حضرت شروع شد[۵].

برای این دوره نیز امام مهدی (عج)، دستورالعملی را صادر فرمودند. هنگامی که اسحاق‌بن‌یعقوب از ایشان درباره‌ی وظیفه‌ی شیعیان در عصر غیبت کبری پرسید، امام (ع) در جوابش فرمودند:

«وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَهُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاهِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّهُ اللَّهِ عَلَیهِم …؛ و اما در پیشامدهایی که برای شما رخ می‌دهد، باید به راویان اخبار ما (دانشمندان علوم دینی) رجوع کنید. ایشان حجّت من بر شما هستند و من، حجّت خدا بر آنانم»[۶].

و البته امام حسن عسکری (ع) مشخصات این فقهاء و نایبان عام امام زمان (عج) را برای مردم این‌گونه بیان فرموده بودند:

«فَأمَّا مَن کانَ مِن الفُقَهاءِ صائناً لنفسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً هَواهُ مُطِیعاً لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ؛ و اما هر یک از فقیهان که بر نفس خود مسلّط باشد، دین خود را حفظ کند، با هوای نفس خود مخالفت ورزد و امر خدا را اطاعت کند، بر همگان واجب است از او تقلید کنند»[۷].

«غیبت» به معنای عدم حضور امام بین مردم نیست، بلکه به معنای عدم ظهور است؛ یعنی امام عصر (عج) بین مردم رفت‌وآمد دارند و مردم ایشان را می‌بینند اما، امام خود را نمی‌شناسند. روایات زیادی بر این معنا دلالت دارند. براساس این روایات، هنگامی که سرورِ همیشه‌حاضرِ ما ظهور می‌کنند، مردم با شگفتی می‌گویند: «ما ایشان را گاه و بی‌گاه در میان خود می‌دیدیم، اما هرگز ندانستیم که ایشان، حضرت حجّت هستند»[۸].

پس غیبت آخرین ذخیره‌ی الهی، رخدادی است که هرگز نظیر آن، چنین گسترده و طولانی اتفاق نیفتاده است. این غیبت به معنای عدم بهره‌مندی مطلق مردم از برکات وجود امام زمان (عج) نیست، بلکه همان‌گونه که همه‌ی موجودات از برکات خورشید پشت ابر بهره‌مند می‌شوند، مردم نیز از برکات آفتاب وجود امام زمان (عج) از پشت پرده‌ی غیبت بهره می‌برند[۹].

باید توجه داشت که هرچه بیشتر از آلودگی‌های دنیا دوری کنیم، به خورشید وجود امام نزدیک‌تر شده و بهره‌ی بیشتری از وجود مبارکشان خواهیم برد. زیرا همان‌طور که خودشان فرموده‌اند، آن‌چه بین ما و امام زمان فاصله می‌اندازد، گناهان ماست.

پس ما باید مطیع امر خدا باشیم در انجام واجبات و دوری از محرّمات کوشش کنیم. انتظار به معنای نشستن و آرزو کردن نیست؛ بلکه مانند کسی که انتظار آمدن عزیزی پس از سال‌ها دوری را دارد، خانه‌ی دل را از هر چه غیر اوست خالی کنیم و با آن‌چه که او دوست دارد، بیاراییم.

اماما!
سلام بر تو در همه‌ی شب‌ها و روزها. سلام بر همه‌ی لحظه‌هایت، بر نمازها و دعاهایت. سلام بر تو ای بهار زندگی. سلام بر تو ای زاده‌ی طاها و یاسین.
سلام بر تو ای فرزند علی (ع) و فاطمه علیهاالسلام. سلام بر تو ای یوسف گمگشته‌ی زهرا (س). سلام بر تو ای عزیز خدا.


– پی نوشت ها:

[۱] کافی، ج۱، ص۵۱۳ [۲] بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۳۳۱ و ج۵۲، ص۱۶ [۳] تکفین: کفن کردن. [۴] همان، ج ۵۰، ص ۳۳۲ [۵] مفید ، الإرشاد، ج۲، ص۳۴ [۶] کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج۲، ب۴۵، ح۳، ص۲۳۶ [۷] طبرسی، احتجاج، ص ۴۵۹ [۸] کامل سلیمان، یوم‌الخلاص، ص ۱۲۹ [۹] ینابیع‌الموده، ج۲، ص۲۱۷

برچسب‌ها:, , ,