ابن عبّاس می گوید:روزی در حضور پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بودم؛ علی، فاطمه، حسن و حسین (علیه السّلام) نیز در پیش روی حضرت قرار داشتند.در این هنگام جبرئیل نازل شده، سیبی برای حضرت آورده و بدان وسیله به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تحیّت گفت: حضرت […]
ابن عبّاس می گوید:
روزی در حضور پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بودم؛ علی، فاطمه، حسن و حسین (علیه السّلام) نیز در پیش روی حضرت قرار داشتند.
در این هنگام جبرئیل نازل شده، سیبی برای حضرت آورده و بدان وسیله به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تحیّت گفت: حضرت آن سیب را به علیّ بن ابی طالب (علیه السّلام) هدیه کرد. علی (علیه السّلام) آن را بوسیده، ضمن تشکر از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را به حضرت برگردانید. حضرت آن را به حسن (علیه السّلام) هدایت کرد. حسن (علیه السّلام) نیز ضمن ابراز تشکّر آن را بوسیده، بار دیگر به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) برگردانید. بار دیگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را به علیّ بن ابی طالب (علیه السّلام) داد. حضرت تحیّت گفته، همین که خواست به حضرت برگرداند. سیب از بین انگشتانش به زمین افتاد و دو نیم شد و نوری از آن درخشید که تا آسمان اوّل بالا رفت. در این هنگام دیدم که بر آن سیب نوشته بود:
«بسم الله الرّحمن الرّحیم
این هدیه است از خداوند متعال به محمّد مصطفی، علیّ مرتضی، فاطمه ی زهرا، حسن و حسین، نوادگان رسول خدا و نیز امانی است از برای دوستداران آنها در روز قیامت از آتش.»
منبع:
مقتل الحسین خوارزمی، ص ۹۵٫
وقتی خواندم برای لحظه ای حس کرد انجایم سررو جانم فداشان